مدیریت بحران را یاد بگیرید !
صرف نظر از اینکه زندگی شما تا چه اندازه آرام می گذرد ، فرزند خود را هدفمند تربیت می کنید ،با بحرانهایی روبه رو خواهید شد که در ارتباط با خانواده ، روی همه شما تأثیر می گذارد . ممکن است خدای ناکرده پی ببرید که فرزندتان به مواد مخدر معتاد شده است ، یا خانواده باید بیماری مزمن پدر یا مادر یا کودکی را تحمل کند . شاید خانواده شما درگیر مسئله طلاق باشد ، یا مدرکی پیدا کنید که فرزند شما با کارهای خلاف فرهنگی آشنا شده است . شاید شما پسری داشته باشید که در آستانه اخراج شدن از مدرسه قرار داشته باشد . مشکلات تمام نشدنی وجود دارند که می توانند شما را گرفتار کنند ، زیرا زندگی تنها سفری بی خطر نیست .
یک نشانه خانواده نمونه این است که افراد آن هنگام فشار ، دچار ترس نمی شوند و یکدیگر را مقصر نمی دانند . خانواده های نمونه به یکدیگر وفادارند و پس از بحرانها ، نیرومند تر و به یکدیگر وابسته تر می شوند .
بعضی از بحرانها را خودمان به وجود می آوریم ؛ بقیه از جهان بیرون به خانواده تحمیل می شوند . صرف نظر از اینکه بحران از کجا سرچشمه می گیرد ، هشداری است مبنی بر اینکه در خانواده مشکلی وجود دارد و می تواند زندگی خانوادگی را تهدید کند . یادتان باشد که بعضی از حوادث ، به چشم شما که پدر و مادر هستید ، بحران نمی آید ؛ اما به چشم کودک شما ممکن است ستمی تاریخی محسوب شود .
خانواده هایی هستند که در رویارویی با بحران قربانی ترس ، انتقام گرفتن یا از هم پاشیدگی می شوند. این خانواده ها هنگام روبه رو شدن با دشواریها ،به دلیل باورهای محدود خود ناتوان می شوند . آن باورها بسیار مهم هستند ، زیرا من معتقدم که مردم آنچه را باور دارند و شایسته آن هستند در زندگی خودشان به وجود می آورند . اگر شما پدر و مادری هستید که معتقدید صلح و آرامش و همه چیزهای خوب زندگی ، برای دیگر مردمانی است که لیاقت چیزهای خوب را دارند ، پس افراد خانواده شما محکوم به زندگی دردآوری هستند . این گونه پدر و مادرها این باور را که هربحرانی آن قدر پرفشار است که غلبه بر آن ممکن نیست ، حفظ می کنند . آنان بدون هیچ ایستادگی و جنگیدنی تسلیم نتیجه منفی آن بحران می شوند.
از سوی دیگر ، اطمینان دارم شما خانواده هایی را دیده اید که با روشی سازنده بر بحرانهای ویرانگر فایق می آیند . آنها با هم در این عقیده سهیم می شوند که : « ما معتقدیم شایسته بقا هستیم و راهی برای رفع بحران پیدا خواهیم کرد .» در نتیجه ، برای یافتن راه حل های درست مجهزتر می شوند و کمتر به راه چاره های باور نکردنی توجه دارند . این خانواده ها مهارت گذر از بحرانها و نیرومند تر شدن را دارند – با توجه بیشتر به آنچه مهم است ، تمرکز دوباره بر اولویتها ، راهنمای اخلاقی روشن تر و احساس والای هدف در زندگی یا روابط خانوادگی شان که اکنون بیشتر از گذشته دوست داشتنی است . این را بدانید : شما میان اینکه بحران را برای خانواده خود اسباب روسیاهی بدانید ، یا اینکه برای خانواده شما به فرصتی بدل خواهد شد که از آن جانی تازه می گیرد ، قدرتمند می شود و از بدبختی ، ارزش به وجود می آورد حق انتخاب دارید . بدترین اوقات می تواند برای خانواد شما بهترین ها را به بار آورد.
من معتقدم که خانواده ها نیز بایستی چنین نقشه مدیریت بحرانی را داشته باشند – جمله هایی که زیر آنهاخط کشیده شده است و به شما می گوید که وقتی اختیار از دست شما خارج شد ، هر وقت اتفاقی برای خانواده پیش آمد ، این نوشته ها را داشته باشید که حتی مجبور به فکر کردن هم نشوید . زمان انجام دادن این کار اکنون است .
« نقشه برجسته » شما بایستی شامل هر یک از موارد زیر باشد :
آماده بودن پیش از رسیدن بحران: آنچه در مورد بحران حیاتی است ، آماده بودن است . در مقام پدر و مادر از نشانه های هشداردهنده اولیه آگاه باشید . نادیده گرفتن هشدارها به معنای نتیجه دردآوری برای کودک یا خانواده شما خواهد بود .
آرام ماندن: مهم نیست که وقتی بحران از راه می رسد شما چه احساسی دارید ، بایستی آرام باشید . خودتان را نگه دارید ، این کار شما به بقیه افراد خانواده نیز اعتماد و اطمینان می دهد . تمرین تنفس عمیق را انجام دهید . این کار به مغز شما اکسیژن بیشتری می رساند و شما را در روشن تر فکر کردن و تصمیم گیری بهتر کمک می کند .
دور کردن خطر: این شاید به معنای آن باشد که خودتان به پلیس تلفن کنید ، چیزهای خطرناک را ضبط کنید ، کودکتان را از تماس با مردم خاصی دور نگه دارید یا او را از محل خطر ( از نظر جسمی یا احساسی ) یا فرد خطرناک دور کنید .
کار کردن روی مشکل ، نه فرد : یکی از نیرومندترین ابزاری که برای مدیریت و غلبه بر بحران در اختیار دارید این است که روی مشکل کار کنید نه روی فرد .
در بحرانها هرگز افراد خانواده را سرزنش نکنید و مورد حمله قرار ندهید . وقتی از بچه ای عصبانی هستید ، بسیار وسوسه می شوید که او را سرزنش کنید و مورد انتقاد قرار دهید . اما وقتی سرزنش کردن را انتخاب می کنید ، کودکی که دچار مشکل است یاد می گیرد بار دیگری که دچار مشکل شد آن را پنهان کند . حرفم را باور کنید ، او دوباره دچار دردسر می شود ، زیرا رفتار بحران زا که حل نشده باقی بماند راهی ندارد به جز تشدید شدن .
در عوض ، با صرف انرژی برای حل مشکل ، مطمئن می شوید که تنها دور خود نمی چرخید و با بحران با دیدگاه حل کردن رویارو می شوید ، نه سرزنش و تنبیه فرد . تنها با این کنترل ساده خانواده خودتان – کار کردن روی مشکل و بحران ، نه شخص – گام بزرگ دیگری به سوی ساختن خانواده نمونه برداشته اید .
نزدیک شدن به هم : وقتی بحرانی به وجود می آید افراد خانواده میل دارند تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند ، با حملات شخصی کسی را سرزنش و با او برخورد کنند . وقتی این روحیه حاکم شود ،پیوند میان افراد تمام و خراب شدن روابط خانوادگی آغاز می شود . میان افرادی که لازم است خودشان و دیگران را باور داشته باشند ، همزیستی مسالمت آمیز و دلگرم کننده اندکی وجود دارد . هیچ وقت و هرگز یکدیگر را مقصر قلمداد نکنید ، روابط خانوادگی را هنگام گرفتاری دچار مشکل نسازید ، در عوض به هم نزدیک تر شوید و از یکدیگر حمایت کنید . بایستی بدانید که روابط شما بالاتر از سرزنش و حملات شخصی وجود خواهد داشت . اگر افراد خانواده نمی توانند یکدیگر را مقصر ندانند ، یک بحران ، یگانگی را از هم می پاشد و به ویژه حل مشکل را با کمک یکدیگر ناممکن می سازد .
گفت وگو کردن: برای خانواده ای که دچار بحران شده ، گفت و گو حیاتی است . صادق باشید و محیط آزاد اندیشی را تشویق کنید . بهترین راه برای انجام دادن این کار دست از صحبت کشیدن و گوش دادن است . توجه خاص خودتان را به فرزندتان بدهید . به حرفهای او و داستانش گوش دهید ، یا به سخنان مسئولان و دیدگاههایشان گوش سپارید . اجازه بدهید فرزندانتان به راحتی پرسش کنند و پاسخ پرسشهای آنان را با جملاتی از این قبیل :« خوشحالم که این پرسش را از من می کنی .» بدهید . همین طور به آنان بگویید :« من برای تو اینجا هستم ، تا پرسشها و مشکلات تو را جواب بدهم .» وقتی صحبت می کنید ، کلمات شما اهمیت کمتری از دیدگاههای شما دارند . بهتر است دیدگاهی اختیار کنید که امید برای حل بحران و عشق به فرزندتان باشد ، مهم نیست چه دیدگاهی باشد .
اطمینان دادن به آن فرد خانواده بحران دیده که محیط خانه جای امنی است که خانواده از او مراقبت می کند : امکان دارد آنچه را کودک انجام داده است دوست نداشته باشید – مسلما افت نمره ها ، مواد مخدر ، آشفتگی یا هر بحرانی را تأیید نمی کنید و فرزندتان را مسئول این رفتارش می دانید – اما او می داند که شما در این وضعیت به وی کمک می کنید . در حقیقت، در خانواده سالم هیچ کس نبایستی رفتار بد دیگری ، از جمله خشونت جسمی ، بد رفتاری روحی یا احساسی را آشکارا تحمل کند . اگرچرخی از حرکت باز ایستند دیگر از حرکت افتاده است ؛ ولی در هنگام بحران شما در کنار فرزندتان می مانید و به او کمک می کنید تا بحران را پشت سر بگذارد .
تا اندازه ای طبیعی بودن: ممکن است نتوانید هر چه را که عادت داشتید انجام دهید ؛ ولی سعی کنید روش معمول زندگی خودتان را نگه دارید و سنتهای خانوادگی را ، تا حد امکان رعایت کنید . این کار اثر آرام کننده و استحکام بخشی بر دیگر افراد خانواده را دارد .
پذیرای همه راه حلها بودن: حتی آنهایی که در ابتدا نمی پذیرید . تنها چون راه حلی را باهمه وجود قبول ندارید به این معنا نیست که برای خانواده شما راه حلی نباشد . در را به روی راه چارهای خاص نبندید یا حتی از ابزارهایی که می توانند از میزان فشار بکاهند ، پیش از آنکه آنها را کاملا کشف کنید ، رو برنگردانید . ممکن است تصور کنید فایده ای ندارند ؛ اما اگر چیزی شبیه همین ها برای حل مشکل شما لازم باشد ، چه خواهید گفت ؟ اگه باشد چی ؟ لطفا بدانید : حالا زمان داوری ، مقاومت در برابر بعضی ابزار و منابع که ممکن است به شما کمک کند نیست . اگر حالا بد عمل کنید امکان دارد خانواده خودتان را بعدها مغبون سازید .
نگران نبودن در مورد آینده: از این پرسش که « اگر دوباره اتفاق بیفتد چی ؟ » دست بردارید . یادتان باشد اتفاق بدی افتاده است و شما ازآن گذشته اید . اگر اتفاق دیگری هم بیفتد باز از آن هم می گذرید .
در رنجهای خود معنا پیدا کردن: اجازه دهید بدون معنا ، هدف و دلیل از هم گسیخته شوید . بایستی از رنجی که در زندگی تان می برید ارزشی به دست آورید . نمی گویم هر اتفاقی و هر انتخابی که در زندگی دارید مثبت است . بدیهی است که این همیشه واکنشی منطقی نیست. امکان دارد اتفاق درد ناک یا آسیبی برای یکی از فرزندان یا فردی از خانواده پیش بیاید . بایستی از این حادثه درسی بگیرید و در آینده از او و دیگر فرزندانتان به خوبی نگاهداری کنید . شاید شما تصورکنید که فرزندتان از این حادثه برخورد و غلبه را خواهد آموخت . ممکن است شما به کسانی که محاکمه ای در پیش دارند کمک کنید . شاید بخواهید برای با معنا کردن رنج دست به کاری اجتماعی بزنید و موقعیت بحران زا را تغییر دهید تا دیگر خانواده ها محفوظ بمانند . اگر شما از درد خود و آنچه در زندگی تان گذشته است بهره بگیرید ، از بدبختی ، ارزش خواهید ساخت .
سرور حاجی سعید
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط: